واکنش ایران به قطعنامه شورای حکام و عواقب آن/دور تازه تشدید تنش‌ها

به گزارش جهان صنعت نیوز:  این قطعنامه که از سوی آلمان، فرانسه، انگلیس و آمریکا ارائه و با رای موافق ۳۰ کشور و به رغم مخالفت چین و روسیه و رای ممتنع هند، لیبی و پاکستان تصویب شد، از ایران می‌خواهد که  به سوالات آژانس در خصوص پیدا شدن آثار اورانیوم یافت‌شده در سه سایت خود پاسخ دهد. ایران البته پیش‌تر پاسخ‌هایی را ارائه کرده است منتها آژانس آن پاسخ‌ها را قانع‌کننده نمی‌داند.

نیازی به گفتن نیست که اگر درخواست آژانس از سوی ایران پاسخ داده نشود، شورای حکام در نشست بعدی که در شهریورماه برگزار خواهد شد، قطعنامه دیگری را صادر کرده و حتی ممکن است پرونده را به شورای امنیت بفرستد.

ایران اما آن‌طور که معلوم است، باکی از این موضوع نداشته و نه‌تنها قصد همکاری بیشتری ندارد، بلکه خیز قطع همکاری را نیز برداشته است؛ شاهد هم جمع‌آوری دوربین‌های آژانس و اظهارات مقامات مسوول در سازمان انرژی اتمی. مثلا محمد اسلامی رییس سازمان انرژی اتمی کشورمان گفته: «ما فعالیت تعدادی از دوربین‌های فراپادمانی را خاتمه دادیم، به فعالیت بقیه هم خاتمه خواهیم داد.»

رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز روز پنجشنبه در کنفرانسی خبری به این رویکرد ایران واکنش نشان داد و گفت: «ما مطلع شدیم که ۲۷ دوربین در ایران قطع خواهند شد. این مساله قطعا چالشی جدی در توانایی‌مان برای تداوم فعالیت در این کشور ایجاد می‌کند.» وی در ادامه عنوان کرد که اگر این مساله در سه الی چهار هفته حل نشود «ضربه‌ای مرگبار» خواهد بود.

گروسی تصریح کرد که ۴۰ دوربین آژانس بین‌المللی اتمی همچنان به فعالیت خود در ایران ادامه خواهند داد.

وی افزود: «من از ایران دعوت می‌کنم تا فورا به تعامل با من بپردازند. ما در شرایط بسیار تنش‌زایی قرار داریم.»

مدیرکل آژانس انرژی اتمی در ادامه با طرح این پرسش که آیا این بدان معناست که به پایان خط رسیده‌ایم؟ عنوان کرد: «هنوز اینطور نیست. بیایید امیدوار باشیم که احساسات کمی فرو بنشیند.»

رفع بحران یا بحران‌آفرینی‌؟

خوش‌بینی و امیدواری‌ای که گروسی سعی دارد در کلام خود حفظ کند را اما اینجا در تهران و در نگاه تحلیلگران نمی‌بینیم. تحلیلگران داخلی بر این باورند که ایران با رویه فعلی به افزایش تنش‌ها کمک خواهد کرد و مساله پیچیده‌تر از قبل خواهد شد.

قاسم محبعلی مدیرکل پیشین در وزارت خارجه از جمله همین کارشناسان است که واکنش ایران به قطعنامه آژانس را مثبت ارزیابی نکرده و شروع یک دوره افزایش تنش‌ها می‌داند. او در گفت‌وگو با «جهان صنعت» گفت: «آینده مسائل بستگی به واکنش‌های طرف مقابل به اقدامات اخیر ایران نیز دارد اما به نظر می‌رسد که دوری باشد که به وخیم شدن اوضاع انجامد. در واقع به نظر نمی‌رسد این گام‌های ایران راهکار و راه‌حلی برای حل و فصل مساله هسته‌ای نخواهد بود چراکه بر اساس قطعنامه‌ صادرشده اگر ایران و آژانس ظرف سه ماه به توافق نرسند ممکن است در جلسات بعدی شورای حکام قطعنامه‌های شدیدتری صادر شود و حتی ممکن است که در مرتبه بعدی پرونده به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده شود، اگرچه این یک تصمیم سیاسی است و به قطعیت نمی‌توان پیش‌بینی کرد.»

وی افزود: «بنابراین باید در شرایط موجود به این توجه کرد که منافع و مصالح کشور ما چه اقتضائاتی دارد. باید دید که افزایش بحران به نفع کشور است یا اینکه به سوی حل بحران‌ها رفته و اجازه ندهیم که نیروهای تندرو در منطقه و آمریکا از وضعیت سوءاستفاده کرده و کشور را به سوی بحران‌های حاد که آثارش را مردم تحمل خواهند کرد، ببرند.»

این دیپلمات پیشین در پاسخ به اینکه آیا بعد از اقدامات ایران در راستای کاهش همکاری با آژانس که می‌تواند موجب تشدید تنش‌ها شود، باز هم می‌توان روی حمایت روسیه و چین برای عدم صدور قطعنامه شورای امنیت حساب کرد؟ گفت: «واقعیت این است که همان‌طور که این بار هم دیدیم حمایت روسیه و چین به هر دلیلی که باشد تاثیری در صدور قطعنامه ندارد. اگر پرونده به شورای امنیت هم برود با توجه به اینکه قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام مساله مکانیسم ماشه و اسنپ‌بک را دارد و برای ادامه برجام نیاز به صدور قطعنامه جدید است، طبیعی است که اگر قطعنامه جدید به نفع برجام باشد با رای منفی آمریکا و اروپایی‌ها مواجه می‌شود و حمایت روس‌ها هم فایده ندارد. اگر هم قطعنامه جدید به زیان برجام باشد روس‌ها رای منفی خواهند داد و تصویب نمی‌شود. بنابراین وضعیت در شورای امنیت یک حالت بیشتر ندارد و آن اینکه برجام از بین می‌رود و تحریم‌های گذشته دوباره فعال می‌شود.»

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل، اتخاذ رویه فعلی در ایران که احتمالا منتهی به افزایش تنش‌ها خواهد بود را ناشی از عدم آشنایی و تسلط گروه تصمیم‌گیرنده بر مسائل بین‌المللی دانست و گفت: «نکته دیگر این است که این گروه خیلی به منافع مردم توجه ندارند و فکر می‌کنند که اگر پاسخ تندی بدهند، طرف مقابل خواسته‌های آنها را خواهد پذیرفت. درحالی که باید قبول کنیم حداکثر بهایی که غرب حاضر بود برای برنامه هسته‌ای ایران بدهد، همان برجام بود و نه بیشتر. یعنی برداشتن تحریم‌های پیش‌بینی‌شده در برجام حداکثری کاری بود که می‌پذیرفتند انجام دهند و هرقدر هم که ایران تندتر شود، اتفاق جدیدی نخواهد افتاد و فقط هزینه‌های ایران افزایش خواهد یافت.»

محبعلی همچنین گفت: «به نظر من غربی‌ها سیاستی را در قبال ایران پیش می‌گیرند که در قبال کره‌شمالی پیش گرفتند. یعنی سیاست صبر و حوصله و برخی محکومیت‌ها. در نتیجه هم همان‌طور که کره‌شمالی بمب ساخت اما چیزی به دست نیاورد، ایران هم همین وضعیت را پیدا کرده و هزینه‌های آن را نیز مردم خواهند داد. اگرنه اینکه انتظار داشته باشیم آنها امتیاز بزرگ و ویژه‌ای بیش از برجام یا حتی به اندازه برجام ۲۰۱۵ به ایران بدهند، درست نیست چون بعید است که امتیازی به ایران بدهند. ضمن اینکه چون احتمال دارد در آمریکا دولت تندرویی روی کار آید یا کنگره دست جمهوریخواهان بیفتد، بعید نیست. رفتاری شبیه دوره ترامپ یا حتی تندتر از آن هم نشان دهند.

درس‌هایی از گذشته

حسن بهشتی‌پور تحلیلگر مسائل بین‌الملل نیز موافق رویه‌ای که ایران در قبال قطعنامه جدید شورای حکام پیش گرفته نیست. او در گفت‌وگو با «جهان صنعت» گفت: «به نظر می‌رسد که در حال تکرار سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ هستیم، چرا که دو نگاه وجود دارد. عده‌ای معتقد به همکاری بیشتر با آژانس هستند و عده‌ای هم به قطع همکاری یا کاهش همکاری با آژانس اعتقاد دارند. گروه دوم که تصمیمات اخیر را هم گرفته‌اند می‌گویند که ما هر اندازه در مقابل آژانس کوتاه بیایم، فایده ندارد چون آژانس تحت فشار آمریکا و رژیم صهیونیستی و دیگران خواسته‌های بیشتری را مطرح می‌کند و به نتیجه نخواهیم رسید لذا باید از طریق کاهش یا قطع همکاری‌ها به طرف مقابل نشان دهیم که از مواضع خود کوتاه نخواهیم آمد.»

وی منشاء این رویکرد را تجارب گذشته دانست و گفت: «به عنوان مثال ایران بعد از امضای بیانیه تهران در مهر ماه ۱۳۸۲ رسما اعلام آمادگی کرد که پروتکل الحاقی را اجرا کند و حتی در آبان همان سال یک نامه رسمی برای اجرای پروتکل الحاقی داد و این یعنی نظارت و کنترل‌های آژانس‌ها خیلی افزایش می‌یافت. آژانس اما به جای اینکه ایران را به خاطر این رویکرد و همکاری تشویق کند، در آذر سال ۸۲ قطعنامه‌ای علیه ما صادر کرد و در آن به ایران هشدار داد که باید اقدامات بیشتری انجام داده و غنی‌سازی را کلا متوقف کند.»

بهشتی‌پور ادامه داد: «مثال دیگر هم نشست بروکسل در اسفند سال ۱۳۸۲ است که طی آن ایران با تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی موافقت کرد. اینجا هم انتظار می‌رفت که ایران مورد تشویق قرار بگیرد اما دیدیم که اواخر همان ماه سومین قطعنامه را علیه ما صادر کردند. اکنون هم بر اساس همین تجارب است که برخی معتقدند، همکاری بیشتری با آژانس ما را به نتیجه نخواهد رساند.»

این تحلیلگر مسائل بین‌المللی با تاکید بر اینکه باید مساله را دوطرفه دید، گفت: «درست است که قبلا هر وقت ما همکاری کرده‌ایم طرف مقابل زیاده‌خواهی کرده است اما ما تجارب دیگری هم داریم که نشان می‌دهد اقدامات توام با تندروی هم ما را به هدف نرسانده است. مثلا در مرداد ۸۴  پلمب یو‌سی‌اف اصفهان و در فروردین سال بعد هم پلمب نطنز را شکاندیم، نتیجه اما این شد که پرونده ما را به شورای امنیت فرستادند و در همان راستا شش قطعنامه فصل هفتمی علیه ما صادر شد. در واقع در آن دوران هم چون معتقد بودیم که آژانس آلت دست آمریکا و رژیم صهیونیستی و … است، به جای همکاری، مقابل آژانس ایستادیم و در نتیجه به ناحق و ناروا به عنوان تهدید‌کننده صلح و امنیت دنیا مطرح شدیم. دقت داشته باشید که در سازمان‌های بین‌المللی حرف از حق و حقیقت نیست و زور حاکم است. آنها کاری ندارند که ما در موضع حق هستیم یا باطل پس باید به نحوی تعامل کنیم که کار به قطعنامه شورای امنیت نرسد.»

وی همچنین گفت: «در شرایط موجود به نظر من سه سوال آژانس آنقدر پیچیده و جدی نیست که نتوانیم پاسخ‌های قانع‌کننده بدهیم. به نظر من ارزش دارد که همکاری خود را با آژانس ادامه داده و بهانه را از دست آمریکایی‌ها بگیریم. یعنی رویکرد تعاملی با آژانس برای ما حتی اگر استفاده نداشته باشد، زیان ندارد. ما تجربه همکاری و عدم همکاری را با آژانس داشته‌ایم. اکنون اما وقت همکاری است چون در سال ۸۶ سوالاتی برای آژانس مطرح بود که اسمش را مطالعات ادعایی می‌گذاشتند. ما آن زمان توانستیم با همکاری با آقای البرادعی آن مسائل را حل کنیم لذا همانطور که سابقه داشته و توانسته‌ایم با مدیرکل وقت آژانس به تفاهم برسیم و مساله را حل کنیم، اکنون هم می‌توان همین رویه را در پیش گرفت.»

احتمالات و تصمیمات

آن‌طور که از مواضع و اقدامات طرف ایرانی در مقابل قطعنامه جدید آژانس معلوم است، گروه تصمیم‌گیرنده علاقه‌ای به درس گرفتن از تجارب مبتنی بر موفقیت از طریق همکاری ندارند و اصرار به تکرار تجربه چالش‌آفرینی به واسطه رفتار تقابلی دارند. پیش‌بینی نتیجه این رویه نیز همان طور که کارشناسان می‌گویند، مساله پنهان یا غیرقابل پیش‌بینی نیست، اما از دست تحلیلگران و رسانه‌ها کاری بیش از شرح احتمالات و چشم‌انداز پیش‌رو برنمی‌آید لذا باید منتظر ماند و دید که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیرندگان در این عرصه تا کجا بر رویکرد فعلی اصرار می‌کنند و تبعات آن چه سختی‌هایی را بر زندگی مردم تحمیل می‌کند.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهسیاسی
شناسه : 267247
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا